ログイン  | 新規登録
歌詞投稿コミュニティ「プチリリ」

TOP > 歌詞 > Ranandegi Dar Masti
Ranandegi Dar Masti

アーティスト:شاهین نجفی 

  • お気に入り登録




من یه گلایولم که تو این سرزمین شوم راهم به قبرو سنگ گرانیت میرسه هر روز به قتل میرسمو شعر من فقط، به انتشار شعله کبریت میرسه دردم هزار ساله مثه درده حافظه، درمونشم همونیه که کشف رازیه نسلی که سر سپرده عصر حجر شده به ساقیای ارمنیه پیر راضیه وقتی که زندگی یه تاتر مزخرفه تنها به جرعه های فراموشی دلخوشم راسکول نیکف یه پیرزنو شقه کرده و من، با اون تبر فرشته الهامو میکشم.... هی مست میکنم مثه یه بطری شراب که وقتی پاش بیافته یه کوکتل مولوتوفه یه مجرم فراری شدم که تو زندگیش درگیر یه گریز بدون توقفه فرقی نداره جادۀ چالوس و راه قم من مستی ام که خوش داره رانندگی کنه یه ماهی که تو آکواریوم زار میزنه تا توی اشکهای خودش زندگی کنه باید تلو تلو بخوری این زمونه رو وقتی که مست نیستی به بن بست میرسی تو مستی آدما دوباره مهربون میشن حتی برادرای توی


投稿者: PetitLyrics
プチリリ再生回数:0





日本語English

利用規約プライバシーポリシー許諾情報運営会社お問い合わせヘルプ
© 2024 SyncPower Corporation


Page
Top